سرویس سیاست مشرق - امیر قطر در گفتگوی تلفنی با رئیسجمهور میگوید که گروه ایران در جام جهانی حماسی است، اشاره شیخ تمیم به قرعهای است که جمهوری اسلامی ایران را با انگلیس و آمریکا در یک گروه جایداده است. باوجودآنکه اینفانتینو (رئیس فیفا)، امیر قطر و بسیاری از چهرههای سیاسی، ورزشی و حتی شبکههای خبری از حالا مشتاق بازیهای گروه B در جام جهانی بوده و همگی برای آغاز آن مسابقات ثانیهشماری میکنند. برخی در داخل و خارج از کشور بهصورت همزمان پروژه حذف تیم ملی و تعلیق ورزش ایران را با شدت هر چه تمام پیگیری میکنند.
البته تلاش برای کنار زدن ایران از رقابتهای بینالمللی ورزشی باهدف ایجاد انزوای سیاسی سابقهای طولانیتر از برگزاری جام جهانی فوتبال در قطر دارد. پیش از آغاز بازیهای تابستانی المپیک در توکیو نیز گروهی از چهرههای سیاسی داخلی و برخی ضدانقلاب در خارج از کشور با اجرای کمپینهای پر زرقوبرق سعی کردند نام ورزشکاران ایرانی را از آن مسابقات خط بزنند؛ تیر آنها مانند ماجرای حذف ایران از جام جهانی قطر به سنگ خورد.
بیبیسی فارسی: ما آرزوی بزرگی داریم و آن هم حذف فوتبال ایران از جام جهانی است!
اما بایکوت ورزش ایران چه اهدافی دارد و چه کسانی سناریو آن را اجرا میکنند؟ سال گذشته روزنامه گاردین به نقل از موسسه Grant Liberty افشا کرد که دولت عربستان سعودی نزدیک به یک و نیم میلیارد دلار برای تأثیرگذاری روی نتایج مسابقات و نیز دیپلماسی ورزشی هزینه کرده است. بر اساس این گزارش بخشی از این پول هنگفت صرف برگزاری مسابقات ورزشی ازجمله (فرمول یک و برخی بازیهای لیگ فوتبال اسپانیا) در آن کشور شده و بخشی دیگر از آن باهدف اثرگذاری سیاسی ریاض روی ورزش خرج شده است.
برگزاری مسابقات بازیهای آسیایی فوتبال در خاک عربستان باهدف انزوای باشگاههای ایرانی، اجرای کمپینهای رسانهای با محور اقدامات سیاسی چون تعلیق ورزش روسیه و ایران ازجمله مواردی است که دولت سعودی بهصورت مستقیم روی آن اثرگذاری داشته است.
به نظر میرسد که الگوی عربستان سعودی در دیپلماسی هدفمند ورزشی، مدلی از رفتار آمریکا در جنگ سرد است. در میانه جنگ سرد میان ایالاتمتحده و شوروی سابق؛ آمریکاییها برگزاری مسابقات المپیک سال ۱۹۸۰ در مسکو را تحریم کردند. جیمی کارتر بعدها در شرح تحریم المپیک مسکو گفت که اثر تبلیغاتی آن از جنگ اتمی بالاتر بود! به نظر میرسد که طراحان اصلی پروژه تحریم ورزش ایران نیز همین مدل را پیش برده و تمایل دارند با افزایش فشار سیاسی برای تحریم ورزش ایران علاوه بر ایجاد فضای خلأ و انزوای سیاسی، سطح نارضایتیهای داخلی را بالابرده و موج اعتراضی از قشرهای خاکستری در خیابان بسازند.
این عملیات در بخش اجتماعی با نمای ورزشی دو هدف اساسی دارد:
۱- انزوای بینالمللی ایران و ایجاد فرصت تصویرسازی یکسویه در افکار عمومی مردم جهان، با این هدف که درهای بهسوی ایران بسته شده است.
۲- القاء ناامیدی به ایرانیان داخل کشور و مأیوس کردن آنان از وجود فرصتهای رشد و پیشرفت(استخدام برخی از ورزشکاران ایرانی با رقمهای نجومی و تغییر تابعیت آنها در کشورهای همسایه ازجمله جمهوری آذربایجان)
رپورتاژ دویچوله فارسی برای جذب ورزشکار ایرانی
عملیات گرگها در تهران
وبسایت اینترنتی ایندیپندنت فارسی متعلق به عربستان سعودی در شرح عملیات انزوای ایران مینویسد: ایران باید تبدیل به یک جزیره منزویشده از جهان گردد؛ در ادامه این یادداشت آمده است: «باید مزیتهای استراتژیک ایران از بین رفته و این کشور دچار سقوط و رکود اقتصادی؛ سیاسی و اجتماعی گردد، نویسنده دلیل اجرای عملیات انزوای ایران را کم کردن توان ماجراجویی منطقهای از جانب تهران خوانده است.» عملیات انزوای ایران در بخش ورزشی با نام تبلیغاتی کارزار «اتحاد برای نوید» مشغول به کار است. نوید افکاری بعد از ارتکاب یک فقره قتل در استان فارس توسط مراجع انتظامی دستگیرشده و بعد از طی مراحل قضائی و قانونی با درخواست اولیای دم قصاص گردید.
کمپین نوید افکاری در ویژهبرنامههای ورزشی رسانههای ضد ایرانی نقش اول را بازی کرده و هدف آن تعلیق کامل ورزش کشور است. در این کارزار اطلاعاتی چند خبرنگار اصلاحطلب؛ تعدادی کلاهبردار با جعل عنوان ورزشی و چند عضو گروهک غیرقانونی کانون مدافعان حقوق بشر حضور دارند. افرادی چون سردار پاشایی؛ مصی علی نژاد؛ مجید وارث، احسان (معروف به سام) رجبی، شیرین عبادی و نازنین بنیادی چهرههای معروف این کارزار محسوب میشوند.
این کمپین بهظاهر ورزشی علاوه بر ارتباطگیری با اعضای دولت و کنگره آمریکا در هنگامه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم در برخی مراکز رأیگیری در خارج از کشور نقاب از صورت برداشته و با توسل به اراذلواوباش خیابانی وابسته به شبکه نفاق با چوب و چماق ایرانیانی که قصد رأی دادن داشتند را ضرب و شتم کرده و شعار معروف تروریستهای سوری را سر میدادند!
سام رجبی و اعضای گروهک منافقین در حال ضرب و شتم شهروندان ایران در مراکز رای گیری
نکته قابلتوجه آنکه این کارزار ضد ایرانی بارها تلاش کردهاند با برخی ورزشکاران و چهرههای اجتماعی در داخل کشور ارتباط برقرار کنند. هدف آن بود که این دسته از فعالان مدنی یا ورزشی دستورالعملهای کمپین تحریم ورزش را در برابر دوربینهای رسانهها به نمایش درآورند. ماجرای عجیب دختر آبی بخشی از اهداف این پروژه بود که در اثر غفلت فدراسیون فوتبال وقت به نمایش درآمد. سناریو کمپین انزوای ورزشی ایران برای جذب نیرو از داخل با رصد و اقدامات بهموقع نهادهای اطلاعاتی و امنیتی با شکست روبرو شده است و این کارزار نتوانسته است به اهداف خود برای یارگیری از داخل برسد. در ماههای اخیر این جریان سعی دارد روی برخی موجهای مصنوعی چون ورود زنان به ورزشگاهها ایفای نقش کند.
پروژه اطلاعاتی انزوای ایران با بار مالی بالا، علاوه بر همکاری ضدانقلاب، رسانههای فارسیزبان خارجی و صدها هزار اکانت های جعلی در شبکههای اجتماعی (iran disinformation) برخی جریانهای سیاسی در داخل را نیز (خواسته و یا ناخواسته) با سرویسهای امنیتی غربی همراه کرده است. دستهای از این افراد آگاهانه با عملیات انزوای ایران پیوند خورده و برخی دیگر تحت تأثیر موج سازیهای ارتعاشی و تبلیغاتی بهصورت ناآگاهانه با آن شبکه همکاری میکنند.
با خوبان عالم ایران را تحریم کن و تیر خلاص را بزن!
پس از پایان سوت بازی فوتبال میان ایران و لبنان درحالیکه مردم خود را آماده برگزاری جشن صعود به جام جهانی میکردند، متأسفانه ماجرای ناخوش آیندی در اثر برخی ناهماهنگیها در مشهد رخ داد. در این ماجرا رئیسجمهور دستور بررسی آن حادثه را صادر کرده است. دادستان کل نیز دستور برخورد با متخلفان آن ماجرا را داده و اعلام شد که برخی افراد شیاد بهصورت غیرقانونی پشت درب ورزشگاه بلیتفروشی کردهاند. در این اهمالکاری ارکان فدراسیون فوتبال و همکاران رئیس عزل شده آن (معروف به باند خوبان عالم) نقش داشته و بهزودی گزارش آن ماجرا به سمع و نظر مردم خواهد رسید.
گرای یک عضو هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال برای حذف ایران از جام جهانی!
البته جهتدهی این عملیات روانی خیلی زود اهداف اصلی خود را نشان داد جایی که کارزار تحریم ورزش ایران خواهان دخالت نهادهای بینالمللی و تحریم وزرش ایران شدند. این درخواست عجیب با استقبال برخی گروههای سیاسی در داخل کشور نیز روبرو شد! هاشمی طبا رئیس سابق سازمان تربیتبدنی در دولت اصلاحات ازجمله افرادی است که همصدا با ضدانقلاب درخواست تعلیق ورزش ایران را به بهانه ماجرای مشهد داده است. پیشازاین آذر منصوری دبیر کل غیرقانونی حزب اتحاد نیز در یک نامه به رئیسجمهور و یک بیانیه تحریکآمیز تهدید کرده است که به بهانه ورزش حزبش را به خیابان خواهد آورد. به نظر میرسد نامه سرگشاده حزب اصلاحطلب و خیابانی اتحاد، در دیماه سال قبل بخشی از مقدمات عملیاتی است که استارت آن در مشهد خورده است.
ماجرای مشهد علاوه بر رو کردن دست گروههای سیاسی موجسوار؛ ماهیت پنهان برخی صفحات هواداری را نیز نشان داد. این کانالهای بهظاهر ورزشی در سالهای اخیر علاوه بر تولید محتوای قابلتوجه از جانب هواداران، بهصورت پوششی برخی مسائل سیاسی را نیز به خورد مخاطب خود میدهند.
رفتارهای مشکوک صورت گرفته در ماجرای مشهد سؤالات مهمی را پدید آورده است، آیا هماهنگیهای برخی نیروهای سیاسی داخلی با ضدانقلاب خارج نشین زیر چتر کارزار تحریم ورزش ایران اتفاقی است؟ پاسخ به این دست سوالات معادله ای سخت و غیر قابل حل نیست! بررسی دقیق ماجرای مشهد باعث شد تحرکات برخی مدیران فدراسیون فوتبال با پوشش NGO های غیردولتی روی سطح آب بیاید. این روزها همان جریانی که در داخل ژست ملیگرایی و دفاع از حقوق عمومی را میگیرد، در قرارهای پنهانی در مالزی و دبی با شیوخ عرب نقشه شکستن سد فشار اجتماعی را میکشد! این روابط پنهانی جای خالی دیپلماسی ورزشی در وزارت ورزش و جوانان را بیش از قبل به رخ کشیده است.